شرح اسم

در قسمتی از کتاب  وصیتنامه سید علی حسینی خامنه ای آمده. در سالهای اول مبارزه

بعد از وصیت های اخلاقی و سیاسی نوبت به حق الماس می‌رسد. لیست بدهکاری ها. افراد مختلفی که آقا از آنها قرض گرفته یا نسیه گرفته است.

نکته ای که توجه را جلب میکند اینکه عموم بدهکاری ها در سه حوزه است.

بخشی برای نان و خوراک

بخشی به حیاط برای لباس

و بخشی برای کتاب 

سه خرج اصلی آقا در آن روزها اینها بوده است.

حالا میفهمم چرا آقا میگوید کتاب باید جزو مخارج اصلی خانواده باشد.

خودش عمل می‌کرده. کتاب یکی از نیازهای اصلی بشر است. نیاز اساسی در کنار خوراک و پوشاک

و همین امروز هم همان عقیده را دارد. کتاب میخواند و کتاب معرفی میکند.

دلتنگی

دل هم دل های قدیم!

در این دوره و زمانه همه چیز قلابی شده. حتی این دل هم. قبلا ها این طور نبود.

هر سال که ماه خدا میرسید،

دل میدادیم دل میگرفتیم؛

طبیعی بود، خیلی فرق نمیکرد با هم.

اما امسال شاید سرم کلاه رفته باشد، نمی دانم!

این روزها انگار که دلم آب می رود. هی کوچک می شود، هی تنگ می شود! تنگ تنگ!

حتی کوچکترین چیزها هم جا نمی شوند دیگر درش.

گاهی برای قدیم تنگ می شود، گاهی برای رفیق تنگ می شود.

گاهی برای خودم تنگ می شود، گاهی برای خدا تنگ می شود.

گاهی برای حسین تنگ می شود، گاهی برای رضا تنگ می شود!

اما

انگار..

هنوز برای یکی تنگ نیست

برای یکی تنگ نمی شود انگار

شاید اگر کمی بیشتر بشویمش

با اشک چشم

کمی تنگ تر شود

برای او

برای مهدی زهرا...

کلیپ: سرم از تنم جدا بشه پام از مسجد قطع نمیشه!

حاج آقا قرائتی- شب قدر- 92

دریافت
مدت زمان: 31 ثانیه 

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

متن کلیپ: حضرت امیر (ع) می دانست شهید می شود ولی رفت مسجد. یعنی چه؟ یعنی اگر سرم از تنم جدا بشود پایم از مسجد قطع نمی شود
اولین جایی که روی کره زمین پیدا شد -اِنَّ اوَّل بَیت- مسجد بود.
اول کار پیغمبر (ص) در مدینه مسجد بود
اول سخنرانی امام زمان (عج) بعد از ظهور در مسجد الحرام است.
مسجد حرف اول رو می زنه.

پاتوق داری؟

پاتوق تو زندگی یه جوون از همه چی مهم تره! چون یه جاییه برای جمع شدن. برای با هم بودن. چه جایی برای باهم بودن بهتر از مسجد می شناسی؟ 

رسول الله فرمودند: پاتوق مؤمن مسجده! (اِنَّ المُومِن مَجلِسُهُ مِسجِده)

چند وقته با بچه ها تو مسجد جمع می شیم. از موقعی که "مسجدرو" شدم دیگه خیلی جاها نمی رم. بازار گردی و وقت گذرونی توی خیابون و ... تعطیل شده. چون یه جای خوب پیدا کردم با دوستای خوب. 

توی کتابی داشتم آثار "مسجدرو" بودن رو می خوندم. نوشته بود یکی از آثار مسجد رفتن پیدا کردن دوستان خوبه! خوشحالم که امروز دوستان خوبی در مسجد دارم.

مسجدرو

کسی که برای نماز جماعتبه سوی مسجد می‏رود، در برابر هر قدمی که بر می‏دارد، خداوند  هفتاد هزار حسنهبه وی پاداش می‏دهد